در سال 27 قبل از میلاد ، ژولیوس سزار عنوان آگوستوس به او اعطا شد و امپراتوری روم آغاز شد - سرزمینی که تا سال 1 میلادی تمام سرزمین های مرزی با دریای مدیترانه و سیاه را شامل می شود ، از جمله مناطق خاور نزدیک یهودیه ، سوریه و ارمنستان

تأثیر مسیحیت در هنر ساخت جواهرات در کشورهای غرب آسیا (خاورمیانه) از زمان پیدایش این دین در قرن اول میلادی آغاز شد و در طول قرون مختلف تحولی عمیق در شیوههای هنری و فرهنگی این منطقه بهوجود آورد. جواهرات در هنر مسیحی نه تنها جنبههای تزئینی داشتند، بلکه در اغلب موارد معنای مذهبی و نمادین نیز بر آنها حاکم بود. تأثیر مسیحیت بر هنر جواهرسازی در خاورمیانه نه تنها از جنبههای مذهبی بلکه از نظر هنری و اجتماعی نیز قابل توجه بود. جواهرات مسیحی در این دورهها همزمان با نشان دادن قدرت دینی و سیاسی، بهعنوان ابزارهایی برای بیان ایمان و ارتباط معنوی با خداوند و یا استفاده در مراسم مذهبی و شاهانه، نقشهای متعددی را ایفا میکردند.
در دوران ابتدایی مسیحیت، هنر جواهرسازی بیشتر بهعنوان ابزاری برای انتقال پیامهای مذهبی و الهی بهکار میرفت. در این دوران، استفاده از گوهرسنگهای قیمتی همچون فیروزه، یاقوت، مروارید و عقیق در ساخت صلیبها، گردنبندها، و انگشترهای مذهبی افزایش یافت. این جواهرات بیشتر در مراسم مذهبی و در کلیساها بهکار میرفتند و نقش مهمی در نمایش عظمت و شکوه مسیحیت ایفا میکردند. بسیاری از جواهرات مذهبی این دوره در ترکیب با تصاویر مذهبی یا نمادهای مسیحی مانند صلیب، پیکرههای حضرت مریم، یا فرشتگان طراحی میشدند.
در قرون وسطی، مسیحیت نقش بسیار بزرگی در شکلگیری هنر و فرهنگ کشورهای غرب آسیا داشت. در این دوره، که بسیاری از مناطق این نواحی تحت حکومتهای بیزانسی و بهویژه امپراتوریهای مسیحی شرقی بودند، جواهرات مذهبی بهعنوان ابزارهای قدرت و نمایش سلطنتی در کنار اهمیت دینی، ارزش فرهنگی و هنری پیدا کردند. استفاده از جواهرات در تاجها، دستبندها، گردنبندها و انگشترها معمولاً با کاربردهای مذهبی همراه بود و از آنها برای زینت دادن به مقامات مذهبی و سلطنتی در دربارها و کلیساها بهره میبردند. طراحی جواهرات در این دوران غالباً ترکیبی از هنرهای شرق و غرب بود که از سنگهای قیمتی و طرحهای پیچیده استفاده میشد.
بهویژه در مناطق آسیای غربی که تحت سلطه و تأثیر امپراتوری بیزانس و دیگر حکومتهای مسیحی بودند، هنر جواهرسازی تحت تأثیر ایدهها و نمادهای مسیحی قرار گرفت. این تأثیرات بهویژه در مناطق شرقیتر مانند آناتولی (ترکیه امروزی)، سوریه، و بخشهایی از شبهجزیره عربستان که مرکزیت مذهبی و تجاری داشتند، بارزتر بود. در این نواحی، جواهرات نه تنها نماد ایمان بودند بلکه کاربردهای اجتماعی و سیاسی نیز داشتند. در این دوران، کاتولیکها و ارتدکسها اغلب از گوهرسنگهای قیمتی برای زینت دادن به کتب مقدس، آیکنها و مقدسنماها استفاده میکردند. گوهرهایی مانند یاقوت و الماس برای زیبایی و ارزشهای معنوی خود در این اقلام مذهبی گنجانده میشدند.
بین سالهای 305 و 65 قبل از میلاد ، مدیترانه شرقی میدان جنگی بین مصر و سلسله سلوکی حاکم بر سوریه ، بین النهرین و ایران بود. در سال 64 قبل از میلاد ، پومپه ، ژنرال رومی ، آخرین پادشاه سلوکی را برکنار کرد و سوریه را در کشور قدرتمند روم گنجانید. در سال 27 قبل از میلاد ، ژولیوس سزار عنوان آگوستوس به او اعطا شد و امپراتوری روم آغاز شد - سرزمینی که تا سال 1 میلادی تمام سرزمین های مرزی با دریای مدیترانه و سیاه را شامل می شود ، از جمله مناطق خاور نزدیک یهودیه ، سوریه و ارمنستان. ارمنستان اولین کشوری بود که مسیحیت را در سال 301 به عنوان دین رسمی خود پذیرفت و همزمان با توسعه الفبای خود در اوایل قرن پنجم میلادی ، هنرهای آن به شدت تحت تأثیر سنت مسیحی ارتدکس که با آن همسو بود ، شکوفا شدند. پس از تخریب معبد دوم در سال 70 میلادی ، یهودیان در امپراتوری روم گسترش یافتند.
در همین حال ، در آناتولی غربی-مرکزی (ترکیه امروزی) ، از زمان مهاجرت بالکان در سال 1200 قبل از میلاد ، ایالت Phrygia در حال توسعه بود. دوره از اوایل قرن هشتم قبل از میلاد تا حدود 700 سال قبل از میلاد شاهد شکوفایی Phrygia بود و اشیایی که از این منطقه حفاری شده اند به شکلی فاخر تزئین شده اند. مشهورترین پادشاهان فریگیایی میداس بود ، که مشهور بودن وی اکنون به عنوان مردی با لمس طلایی بدیهی است که از ثروت پادشاهی خود ناشی می شود. سنجاق و کمربندهای مفرغی و برنجی و تعداد بیشماری از زیور آلات دیگر با تصاویر آیین های سلطنتی ، شکارها ، جنگ ها و صحنه های ژانر حک شده است.
در خاورمیانه ، بیشتر قبایل بادیه نشین قبل از قرون اول میلادی شرک داشتند ، اما برخی از آنها در همان سالهای اولیه میلادی به مسیحیت و یهودیت روی آوردند. بادیه نشین ها در حال تبدیل شدن به یک قدرت واقعی نظامی بودند که با شهرهای عربستان مرکزی متحد شدند و عربی کلاسیک زبان این سرزمین شد. بادیه نشینان در سال 500 میلادی مکه را فتح کردند و این شهر مرکز زندگی مذهبی عرب قبل از اسلام بود. در دوران عثمانی که بخشهایی از خاورمیانه و غرب آسیا تحت حاکمیت مسلمانان قرار داشتند، تأثیر مسیحیت همچنان در هنر جواهرسازی مشهود بود. هرچند که هنر اسلامی جواهرسازی بیشتر بر تزیینات هندسی و تزئینی مبتنی بود، اما ارتباطات تجاری و فرهنگی با جوامع مسیحی و بیزانسی موجب شد که برخی از طرحهای جواهرات و استفاده از گوهرسنگها بهویژه در دربارهای سلطنتی ترکیه و ایران و همچنین در برخی از مناطق مسیحینشین باقی بماند.