با رشد و شکوفایی شهرها در شبه جزیره عربستان ، علی رغم اینکه سبک زندگی بادیه نشینان به عنوان یک سبک زندگی مسلمان باقی مانده است و علی رغم محبوبیت سبک های بادیه نشینی ، به ویژه در نقره کاری ، فرهنگ بادیه نشینی به چیزی تبدیل شد که مورد تحقیر قرار گرفت
اسلام در قرن هفتم میلادی در خاورمیانه گسترش یافت: حضرت محمد قرآن را نوشت و ایمان خود را از طریق شیوه زندگی عملی کرد. اعمال روزمره او مثالی بود که به حدیث معروف شد - سنتهای حفظ شده در سنت. از این حدیث ها ، تعداد کمی از آنها به نحوه لباس پوشیدن زن و مرد می پردازند و به طور کلی حیا را تشویق می کنند. به عنوان مثال مردان برای نشان دادن ثروت خود قرار نیست از جواهرات طلا استفاده کنند. از طرف دیگر ، زنان به منظور زیبایی در استفاده از جواهرات ترغیب می شوند.
استفاده از جواهرات یک عمل تزئینی بسیار محبوب برای زنان در منطقه بود مدتها قبل از اینکه اسلام به یک شیوه زندگی تأثیرگذار تبدیل شود و این برگرها ، بادیه نشین ها و دیگر مردم بومی خاورمیانه هستند که چنین روندهایی ایجاد می شود. تزئینات گوش ، گردن ، کمر ، مچ پا ، دست و بینی از قبل کاملاً رایج بوده و نشان دهنده رفاه خانواده و همچنین زیبایی زن است. جالب اینجاست که بسیاری از نقوش که در تزئینات اسلامی گنجانده شده بودند ، مانند دست فاطمه ، نمادهایی بودند که مدتها در منطقه مورد استفاده قرار می گرفتند. به عنوان مثال سنت یهود همچنین دارای نماد دست پنج انگشت با چشم در مرکز کف دست است ، اما از آن به عنوان دست همش (Hamesh)یاد می کند. این نماد قبل از هر دو آیین است و به نظر می رسد قبل از یهودیت و سپس ورود اسلام به صحنه فرهنگی از نظر معنوی برای قبایل منطقه دارای اهمیت بوده است.
پس از مرگ محمد ، خلفا جانشین وی شدند تا رشد دین را هدایت کند و بادیه نشینان بعضاً از جانب آنها به عنوان مبارز عمل می کردند. فرهنگ بادیه نشینی - علی رغم کاهش اهمیت نظامی طی قرون بعدی - در بسیاری از مناطق فتح شده توسط خلافت به آداب و رسوم محلی نفوذ کرد و عربی زبان اصلی خاورمیانه شد. تا قرن 12 میلادی ، بادیه نشین ها فرهنگ خود را در سراسر شمال آفریقا نیز گسترش دادند ، زیرا آنها به آنجا نقل مکان می کردند و شبه جزیره عربستان را خالی از سکنه می کردند. با رشد و شکوفایی شهرها در شبه جزیره عربستان ، علی رغم اینکه سبک زندگی بادیه نشینان به عنوان یک سبک زندگی مسلمان باقی مانده است و علی رغم محبوبیت سبک های بادیه نشینی ، به ویژه در نقره کاری ، فرهنگ بادیه نشینی به چیزی تبدیل شد که مورد تحقیر قرار گرفت.
کارهای فیلیگره و دانه بندی از دوره فاطمیان در مصر و سوریه بزرگ (1171 - 909) کاملاً نفیس بود. طلا فروشی به اوج پیچیدگی رسید. یکی از محبوب ترین اشکال در آن زمان هلال ، یا هلال ماه بود و همراه این شکل طرح های عربی ، منحنی های سوراخ دار ، حلقه های متصل شده برای رشته های سنگهای قیمتی بود. مانند آیین یهود ، اسلام ترسیم هنری حیوانات و مردم را منع کرده است ، بنابراین جواهرات اسلامی بر اساس خطوط نمایشی توسعه نیافته اند. در عوض ، قدرت آن در رابطه انتزاعی بین اشکال هندسی و الگوهای نفسانی است که در آنها ایجاد می شود. تکه های فاطمیون از سیم و ورق های طلای زرد کار می شدند و آنقدر زیبا بودند که بر جواهرسازان از مملوک تا جنوب اسپانیا تا سرخپوستان مغول و آفریقای شمالی تأثیر می گذاشتند. قاهره در این دوره پرشور فاطمیون مرکز تولید فرهنگی بود.